معنی فارسی antichlorotic
B1معادل داروهایی که در کاهش یا جلوگیری از اثرات کلروتیک مؤثر هستند.
A substance that opposes the effects of chlorosis, typically used in medical contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
داروی آنتیکلروتیک به کاهش علائم بیماری کمک کرد.
مثال:
The antichlorotic drug helped reduce the symptoms of the illness.
معنی(example):
تحقیقات در مورد مواد آنتیکلروتیک برای توسعه درمانهای جدید ضروری است.
مثال:
Research on antichlorotic substances is crucial for developing new treatments.
معنی فارسی کلمه antichlorotic
:
معادل داروهایی که در کاهش یا جلوگیری از اثرات کلروتیک مؤثر هستند.