معنی فارسی anticholinesterase
B1داروی خوشهای که با مهار آنزیم کولین استراز عمل میکند و میتواند به درمان بیماریهای عصبی کمک کند.
A type of drug that inhibits the activity of the enzyme acetylcholinesterase, increasing levels of acetylcholine.
- NOUN
example
معنی(example):
داروهای آنتیکولین ترانسفراز میتوانند به افراد مبتلا به اختلالات عصبی خاص کمک کنند.
مثال:
Anticholinesterase medications can help people with certain neurological disorders.
معنی(example):
تحقیقات در مورد عوامل آنتیکولین ترانسفراز برای درک بیماری آلزایمر مهم است.
مثال:
Research on anticholinesterase agents is important for understanding Alzheimer's disease.
معنی فارسی کلمه anticholinesterase
:
داروی خوشهای که با مهار آنزیم کولین استراز عمل میکند و میتواند به درمان بیماریهای عصبی کمک کند.