معنی فارسی anticity

B1

آنتیکی، اصطلاحی که به اصالت و اصل بودن چیزی اشاره دارد.

The quality of being ancient; antiquity.

example
معنی(example):

محققان به بررسی آنتیکی artifacts باستانی پرداختند.

مثال:

The researchers studied the anticity of the ancient artifacts.

معنی(example):

آنتیکی برای درک زمینه‌های تاریخی مهم است.

مثال:

Anticity is important for understanding historical contexts.

معنی فارسی کلمه anticity

: معنی anticity به فارسی

آنتیکی، اصطلاحی که به اصالت و اصل بودن چیزی اشاره دارد.