معنی فارسی anticlimactically
B1به شیوهای که انتظارهای هیجانی برآورده نمیشود.
In a manner that is disappointing and not exciting.
- ADVERB
example
معنی(example):
تیم در ثانیههای پایانی قهرمانی را به طور غیر قابل انتظار باخت.
مثال:
The team anticlimactically lost the championship in the final seconds.
معنی(example):
او ارائه را به طور غیرقابل انتظار بدون هیچ نتیجهگیری قوی پایان داد.
مثال:
She anticlimactically ended the presentation without any strong conclusion.
معنی فارسی کلمه anticlimactically
:
به شیوهای که انتظارهای هیجانی برآورده نمیشود.