معنی فارسی anticombination

B1

روش یا رویکردی که از ترکیب‌های خطرناک جلوگیری می‌کند.

A concept or method aimed at avoiding harmful combinations

example
معنی(example):

روش ضد ترکیب بر جلوگیری از واکنش‌های نامطلوب متمرکز است.

مثال:

The anticombination method focuses on preventing adverse reactions.

معنی(example):

پزشکان درمان‌های ضد ترکیبی را برای اطمینان از ایمنی بیمار ترجیح می‌دهند.

مثال:

Doctors prefer anticombination therapies to ensure patient safety.

معنی فارسی کلمه anticombination

: معنی anticombination به فارسی

روش یا رویکردی که از ترکیب‌های خطرناک جلوگیری می‌کند.