معنی فارسی anticonfederative

B1

آنتی‌کانفدراسیون، به حرکاتی اشاره دارد که بر علیه اتحادها و توافقات جمعی عمل می‌کنند.

Pertaining to a movement or ideology opposed to federations or alliances.

example
معنی(example):

جنبش‌های آنتی‌کانفدراسیون به هدف جدایی از توافق‌های جمعی شکل گرفتند.

مثال:

The anticonfederative movements aimed to break away from collective agreements.

معنی(example):

در تاریخ، استراتژی‌های آنتی‌کانفدراسیون اغلب توسط ایالت‌ها برای دستیابی به خودمختاری استفاده می‌شد.

مثال:

In history, anticonfederative strategies were often used by states seeking autonomy.

معنی فارسی کلمه anticonfederative

: معنی anticonfederative به فارسی

آنتی‌کانفدراسیون، به حرکاتی اشاره دارد که بر علیه اتحادها و توافقات جمعی عمل می‌کنند.