معنی فارسی anticourtier
B1ضد درباری، کسی است که از رفتارها و رسوم درباریان و درباریان دوری میکند و به طور کلی از سیستمهای غیرمنتظره و بیفایده انتقاد میکند.
A person who opposes or criticizes the behavior and customs of courtiers.
- OTHER
example
معنی(example):
این نویسنده به خاطر سبک ضد درباری خود شناخته شده بود.
مثال:
The writer was known for his anticourtier style.
معنی(example):
نگرش ضد درباری او به وضوح او را از بقیه متمایز میکرد.
مثال:
Her anticourtier attitude clearly set her apart from the rest.
معنی فارسی کلمه anticourtier
:
ضد درباری، کسی است که از رفتارها و رسوم درباریان و درباریان دوری میکند و به طور کلی از سیستمهای غیرمنتظره و بیفایده انتقاد میکند.