معنی فارسی anticovenanter

B1

ضد پیمان‌نامه‌ای، فردی است که با قراردادها و پیمان‌های مذهبی خاص مخالفت می‌کند.

A person who opposes covenants, especially in a religious context.

example
معنی(example):

جنبش ضد پیمان‌نامه‌ای سعی داشت تا با رسوم مذهبی مستقر مخالفت کند.

مثال:

The anticovenanter movement sought to oppose established religious practices.

معنی(example):

او به دلیل باورهای رادیکالش خود را یک ضد پیمان‌نامه‌ای می‌دانست.

مثال:

He identified as an anticovenanter due to his radical beliefs.

معنی فارسی کلمه anticovenanter

: معنی anticovenanter به فارسی

ضد پیمان‌نامه‌ای، فردی است که با قراردادها و پیمان‌های مذهبی خاص مخالفت می‌کند.