معنی فارسی anticritique

B1

غیرنقد، رویکردی که به جای انتقاد از ایده‌ها، به تقویت و حمایت از آنها متمرکز می‌شود.

An approach that focuses on the positive aspects of ideas rather than criticizing them.

example
معنی(example):

غیرنقد بر حمایت از ایده‌ها به جای حمله به آنها تأکید می‌کند.

مثال:

The anticritique emphasizes supporting ideas rather than attacking them.

معنی(example):

در بحث، رویکرد غیرنقد به شدت مورد قدردانی قرار گرفت.

مثال:

In the debate, the anticritique approach was widely appreciated.

معنی فارسی کلمه anticritique

: معنی anticritique به فارسی

غیرنقد، رویکردی که به جای انتقاد از ایده‌ها، به تقویت و حمایت از آنها متمرکز می‌شود.