معنی فارسی antidicomarian

B1

ایدئولوژی یا نظریه‌ای که با دیکوماریان و مکتب‌های مرتبط آن مخالف است.

An ideology or theory that opposes the dicomarian school of thought.

example
معنی(example):

ایدئولوژی ضد دیکوماریا در مباحث مدرن به طور گسترده‌ای پذیرفته نشده است.

مثال:

The antidicomarian ideology is not widely accepted in modern discussions.

معنی(example):

او مقاله‌ای درباره تأثیرات نظریه ضد دیکوماریا نوشت.

مثال:

She wrote a paper on the effects of antidicomarian theory.

معنی فارسی کلمه antidicomarian

: معنی antidicomarian به فارسی

ایدئولوژی یا نظریه‌ای که با دیکوماریان و مکتب‌های مرتبط آن مخالف است.