معنی فارسی antidynastic

B1

ضد سلطنتی، به وضعیتی اشاره دارد که با سلطنت و خاندان‌های سلطنتی مخالف است.

Opposing a monarchy or dynastic rule.

example
معنی(example):

جنبش ضد سلطنتی چالش‌هایی برای خانواده حاکم به وجود آورد.

مثال:

The antidynastic movement challenged the ruling family.

معنی(example):

نوشته‌های او احساسات ضد سلطنتی مردم را به تصویر کشید.

مثال:

Her writings highlighted the antidynastic sentiments of the populace.

معنی فارسی کلمه antidynastic

: معنی antidynastic به فارسی

ضد سلطنتی، به وضعیتی اشاره دارد که با سلطنت و خاندان‌های سلطنتی مخالف است.