معنی فارسی antidynastical

B1

مرتبط با ضد سلطنتی، اشاره به ویژگی‌ها یا سیاست‌های مخالفت با سلطنت دارد.

Pertaining to opposition to a dynasty or monarchy.

example
معنی(example):

سیاست‌های ضد سلطنتی رژیم مشهود بود.

مثال:

The antidynastical policies of the regime were evident.

معنی(example):

بسیاری از دانشمندان به بررسی موضوعات ضد سلطنتی در تاریخ می‌پردازند.

مثال:

Many scholars study antidynastical themes in history.

معنی فارسی کلمه antidynastical

: معنی antidynastical به فارسی

مرتبط با ضد سلطنتی، اشاره به ویژگی‌ها یا سیاست‌های مخالفت با سلطنت دارد.