معنی فارسی antiemperor

B2

شخصیت خیالی یا واقعی که به مقابله با قدرت سلطنتی یا مستبد می‌پردازد.

A fictional or real character opposing imperial authority or rule.

example
معنی(example):

آنتی امپراتور یک شخصیت تجمعی برای شورش بود.

مثال:

The antiemperor was a rallying figure for the rebellion.

معنی(example):

در داستان، آنتی امپراتور قصد داشت تا سلطنت را سرنگون کند.

مثال:

In the story, the antiemperor sought to overthrow the monarchy.

معنی فارسی کلمه antiemperor

: معنی antiemperor به فارسی

شخصیت خیالی یا واقعی که به مقابله با قدرت سلطنتی یا مستبد می‌پردازد.