معنی فارسی antifeministic

B2

ضد فمینیستی، وصفی برای باورها یا اقدامات مخالف با فمینیسم.

Relating to opposition against feminism and the rights it advocates.

example
معنی(example):

نظرات ضد فمینیستی او به خوبی شناخته شده است.

مثال:

His antifeministic views are well-known.

معنی(example):

مقاله به انتقاد از بیانات ضد فمینیستی پرداخت.

مثال:

The article criticized antifeministic rhetoric.

معنی فارسی کلمه antifeministic

: معنی antifeministic به فارسی

ضد فمینیستی، وصفی برای باورها یا اقدامات مخالف با فمینیسم.