معنی فارسی antifermentative

B1

ضد تخمیری، اشاره به عواملی که مانع از فرآیند تخمیر می‌شوند.

Referring to agents that prevent fermentation.

example
معنی(example):

عوامل ضد تخمیری در نگهداری مواد غذایی استفاده می‌شوند.

مثال:

Antifermentative agents are used in food preservation.

معنی(example):

ویژگی ضد تخمیری در آزمایشگاه آزمایش شد.

مثال:

The antifermentative property was tested in the lab.

معنی فارسی کلمه antifermentative

: معنی antifermentative به فارسی

ضد تخمیری، اشاره به عواملی که مانع از فرآیند تخمیر می‌شوند.