معنی فارسی antifraud
B1سیستمهایی که برای شناسایی و جلوگیری از تقلب مالی طراحی شدهاند.
Measures or systems designed to prevent and detect fraud.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Acting against fraud.
example
معنی(example):
سیستم ضدتقلب معاملات مشکوک را شناسایی میکند.
مثال:
The antifraud system detects suspicious transactions.
معنی(example):
بانکها در فناوریهای ضدتقلب سرمایهگذاری میکنند تا از مشتریان محافظت کنند.
مثال:
Banks invest in antifraud technologies to protect customers.
معنی فارسی کلمه antifraud
:
سیستمهایی که برای شناسایی و جلوگیری از تقلب مالی طراحی شدهاند.