معنی فارسی antihypochondriac

B1

کسی که از نگرانی‌های غیرمنطقی درباره بیماری‌ها و سلامت خود دوری می‌کند.

A person who is not overly concerned about possible illnesses.

example
معنی(example):

یک فرد ضد هیپوکوندریاک معمولاً نگران سلامتی خود بیش از حد نیست.

مثال:

An antihypochondriac person tends not to worry excessively about their health.

معنی(example):

او به عنوان یک فرد ضد هیپوکوندریاک شناخته می‌شد که همیشه درباره نگرانی‌های سلامتی منطقی بود.

مثال:

She was known as an antihypochondriac, always rational about health concerns.

معنی فارسی کلمه antihypochondriac

: معنی antihypochondriac به فارسی

کسی که از نگرانی‌های غیرمنطقی درباره بیماری‌ها و سلامت خود دوری می‌کند.