معنی فارسی antiinsurrectionally

B1

به شکلی عمل کردن که با شورش و قیام ضدیت داشته باشد.

In a manner that opposes or discourages insurrection or rebellion.

example
معنی(example):

این گروه به طور ضد شورشی عمل کرد تا از هرگونه قیام خشونت‌آمیز جلوگیری کند.

مثال:

The group acted antiinsurrectionally to prevent any violent uprising.

معنی(example):

آنها بر کار کردن به شیوه‌ای ضد شورشی برای جامعه‌ای صلح‌آمیزتر تأکید کردند.

مثال:

They emphasized working antiinsurrectionally for a more peaceful society.

معنی فارسی کلمه antiinsurrectionally

: معنی antiinsurrectionally به فارسی

به شکلی عمل کردن که با شورش و قیام ضدیت داشته باشد.