معنی فارسی antilift
B1مفهوم یا مکانیسمی که از بلند شدن یا ارتقاء جلوگیری کند.
A concept or mechanism that prevents lifting or rising.
- NOUN
example
معنی(example):
طرح شامل مکانیزم ضد بلند کردن برای ایمنی بود.
مثال:
The design featured an antilift mechanism for safety.
معنی(example):
استراتژی ضد بلند کردن مانع از بالا رفتن تجهیزات شد.
مثال:
An antilift strategy prevented the equipment from rising.
معنی فارسی کلمه antilift
:
مفهوم یا مکانیسمی که از بلند شدن یا ارتقاء جلوگیری کند.