معنی فارسی antimaniac
B1نگرشهایی که به نقد و بررسی رفتارهای افراطی و دیوانگی میپردازند.
Viewpoints that critique and analyze extreme behaviors and mania.
- OTHER
example
معنی(example):
یک نقطه نظر ضد دیوانه به نقد شور و شوق بیش از حد میپردازد.
مثال:
An antimaniac viewpoint criticizes excessive enthusiasm.
معنی(example):
آنها رویکرد ضد دیوانه را برای جلوگیری از فرسودگی انتخاب کردند.
مثال:
They adopted an antimaniac approach to avoid burnout.
معنی فارسی کلمه antimaniac
:
نگرشهایی که به نقد و بررسی رفتارهای افراطی و دیوانگی میپردازند.