معنی فارسی antimaniacal

B1

ویژگی‌هایی که انتقاد از رفتارهای افراطی و دیوانگی را شامل می‌شود.

Characteristics that involve criticism of extreme behaviors and mania.

example
معنی(example):

جنبه ضد دیوانه او به حفظ تعادل کمک می‌کند.

مثال:

His antimaniacal perspective helps in maintaining balance.

معنی(example):

تمایلات ضد دیوانه می‌توانند یک سبک زندگی پایدارتر را ترویج کنند.

مثال:

Antimaniacal tendencies can promote a more stable lifestyle.

معنی فارسی کلمه antimaniacal

: معنی antimaniacal به فارسی

ویژگی‌هایی که انتقاد از رفتارهای افراطی و دیوانگی را شامل می‌شود.