معنی فارسی antimartyr
B1ضدشهید به فردی اطلاق میشود که در تلاشهای خود نیازی به فداکاری یا شناخته شدن ندارد.
A term for individuals who do not seek martyrdom or acknowledgment for their sacrifices.
- OTHER
example
معنی(example):
برخی از فعالان انتخاب میکنند که ضدشهید باشند و به دنبال شناسایی نباشند.
مثال:
Some activists choose to be antimartyrs and not seek recognition.
معنی(example):
مفهوم ضدشهید دیدگاههای سنتی را درباره قربانی کردن به چالش میکشد.
مثال:
The concept of an antimartyr challenges traditional views on sacrifice.
معنی فارسی کلمه antimartyr
:
ضدشهید به فردی اطلاق میشود که در تلاشهای خود نیازی به فداکاری یا شناخته شدن ندارد.