معنی فارسی antimask
B1ضدماسک به نوعی اشاره دارد که به جای پنهان کردن چهره، آن را در معرض نمایش قرار میدهد.
A type of mask that does not conceal the face but rather exposes it.
- OTHER
example
معنی(example):
پوشیدن ضدماسک در جلوگیری از حواسپرتی بصری کمک میکند.
مثال:
Wearing an antimask helps in preventing the visual distraction.
معنی(example):
در اجرا، او یک ضدماسک را برای ابراز احساسات خام انتخاب کرد.
مثال:
In his performance, he chose an antimask to express raw emotions.
معنی فارسی کلمه antimask
:
ضدماسک به نوعی اشاره دارد که به جای پنهان کردن چهره، آن را در معرض نمایش قرار میدهد.