معنی فارسی antimasonic
B1ضد فراماسونری، به طور خاص به باورها و فعالیتهایی اشاره دارد که به طرز منفی به فراماسونری پرداخته یا علیه آن عمل میکنند.
Opposed to or against Freemasonry.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گروه به خاطر اعتقادات ضد فراماسونری خود شناخته شده بود.
مثال:
The group was known for its antimasonic beliefs.
معنی(example):
دیدگاههای ضد فراماسونری او منجر به بحثهای زیادی شد.
مثال:
His antimasonic views led to many debates.
معنی فارسی کلمه antimasonic
:
ضد فراماسونری، به طور خاص به باورها و فعالیتهایی اشاره دارد که به طرز منفی به فراماسونری پرداخته یا علیه آن عمل میکنند.