معنی فارسی antimaterialistic
B1ضد مادیگرا، صفتی برای توصیف باور به اینکه دنیا و زندگی فراتر از چیزهای مادی است.
Pertaining to or characterized by opposition to materialism.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نگرشهای ضد مادیگرای او روش او را در برابر مصرفگرایی شکل داد.
مثال:
Her antimaterialistic views shaped her approach to consumerism.
معنی(example):
یک سبک زندگی ضد مادیگرا معمولاً شامل حداقلگرایی است.
مثال:
An antimaterialistic lifestyle often involves minimalism.
معنی فارسی کلمه antimaterialistic
:
ضد مادیگرا، صفتی برای توصیف باور به اینکه دنیا و زندگی فراتر از چیزهای مادی است.