معنی فارسی antimethodical
B1به نوعی رفتار و عملکرد اطلاق میشود که به طور غیرسازمانیافته و بدون روش انجام میشود.
Describing actions that are unorganized or contrary to methodical procedures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عملکرد آنتیمتادیک او، همتیمیهایش را گیج کرد.
مثال:
His antimethodical actions confused his teammates.
معنی(example):
یک رویکرد آنتیمتادیک میتواند خلاقیت را پرورش دهد.
مثال:
An antimethodical approach can foster creativity.
معنی فارسی کلمه antimethodical
:
به نوعی رفتار و عملکرد اطلاق میشود که به طور غیرسازمانیافته و بدون روش انجام میشود.