معنی فارسی antimoniated

B1

ترکیباتی که با عنصر آنتیموان آمیخته شده‌اند و معمولاً در صنایع مختلف استفاده می‌شوند.

Compounds that are chemically combined with antimony.

example
معنی(example):

ترکیبات آنتیمونی شده معمولاً در الکترونیک استفاده می‌شوند.

مثال:

Antimoniated compounds are often used in electronics.

معنی(example):

دانشمند ویژگی‌های مواد آنتیمونی شده را مورد بررسی قرار داد.

مثال:

The scientist studied the properties of antimoniated materials.

معنی فارسی کلمه antimoniated

: معنی antimoniated به فارسی

ترکیباتی که با عنصر آنتیموان آمیخته شده‌اند و معمولاً در صنایع مختلف استفاده می‌شوند.