معنی فارسی antinarrative
B2ضد داستانی، به سبکی اشاره دارد که به جای دنبال کردن یک روایت مشخص، تمرکز خود را بر ایدهها و تمها میگذارد.
Describing a style that intentionally avoids conventional narrative structure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سبک نویسنده ضد داستانی است و بر موضوع به جای داستان تمرکز دارد.
مثال:
The author's style is antinarrative, focusing on theme rather than plot.
معنی(example):
یک رویکرد ضد داستانی تکنیکهای روایی سنتی را به چالش میکشد.
مثال:
An antinarrative approach challenges traditional storytelling techniques.
معنی فارسی کلمه antinarrative
:
ضد داستانی، به سبکی اشاره دارد که به جای دنبال کردن یک روایت مشخص، تمرکز خود را بر ایدهها و تمها میگذارد.