معنی فارسی antinaturalism
B1فلسفهای که به رد و انتقاد از تمایلات طبیعیگرایی و توضیحات طبیعی برای وجود بشر میپردازد.
A philosophy that critiques and rejects naturalistic tendencies and explanations for human existence.
- NOUN
example
معنی(example):
ضد طبیعیگرایی فلسفهای است که توضیحات طبیعی برای وجود بشر را رد میکند.
مثال:
Antinaturalism is a philosophy that rejects natural explanations for human existence.
معنی(example):
بسیاری از مباحث در فلسفه حول ضد طبیعیگرایی در مقابل طبیعیگرایی میچرخد.
مثال:
Many debates in philosophy revolve around antinaturalism vs. naturalism.
معنی فارسی کلمه antinaturalism
:
فلسفهای که به رد و انتقاد از تمایلات طبیعیگرایی و توضیحات طبیعی برای وجود بشر میپردازد.