معنی فارسی antioptimism
B1نوعی دیدگاه منفی که مخالف خوشبینی است و استدلال بر اساس بدبینی دارد.
A stance or attitude characterized by a negative outlook contrary to optimism.
- NOUN
example
معنی(example):
بدبینی او دیدن جنبههای مثبت را برایش دشوار کرده است.
مثال:
Her antioptimism makes it hard for her to see the bright side.
معنی(example):
این مقاله به افزایش بدبینی در جامعه مدرن میپردازد.
مثال:
The article discusses the rise of antioptimism in modern society.
معنی فارسی کلمه antioptimism
:
نوعی دیدگاه منفی که مخالف خوشبینی است و استدلال بر اساس بدبینی دارد.