معنی فارسی antioptimist
B1شخصی که نسبت به خوشبینی و دیدگاههای مثبت شک و تردید دارد.
A person who is skeptical of optimism and often voices doubts about positive views.
- NOUN
example
معنی(example):
او خود را یک ضد خوشبین میداند و اغلب به نتایج مثبت شک دارد.
مثال:
She considers herself an antioptimist, often doubting positive outcomes.
معنی(example):
بدبینها اغلب با استدلالهای انتقادی به دیدگاههای خوشبینانه چالش میکشند.
مثال:
Antioptimists often challenge optimistic views with critical arguments.
معنی فارسی کلمه antioptimist
:
شخصی که نسبت به خوشبینی و دیدگاههای مثبت شک و تردید دارد.