معنی فارسی antipapal
B2ضد پاپی به مواضع یا نظراتی اشاره دارد که به مقام پاپ یا کلیسا به طور کلی حمله میکند.
Opposed to the authority of the pope.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در خلال بحث، احساسات ضد پاپی را ابراز کرد.
مثال:
He expressed antipapal sentiments during the debate.
معنی(example):
متن شامل زبان ضد پاپی بود که کلیسا را مورد انتقاد قرار داد.
مثال:
The text contained antipapal rhetoric that criticized the church.
معنی فارسی کلمه antipapal
:
ضد پاپی به مواضع یا نظراتی اشاره دارد که به مقام پاپ یا کلیسا به طور کلی حمله میکند.