معنی فارسی antiparasitic

B1

ضد انگلی، به داروهایی اطلاق می‌شود که برای درمان عفونت‌های ناشی از انگل‌ها استفاده می‌شوند.

Relating to substances that kill or inhibit the growth of parasites.

example
معنی(example):

داروهای ضد انگلی برای درمان عفونت‌های ناشی از انگل‌ها استفاده می‌شوند.

مثال:

Antiparasitic drugs are used to treat infections caused by parasites.

معنی(example):

او داروی ضد انگلی می‌گیرد تا از عفونت‌های معده جلوگیری کند.

مثال:

He takes antiparasitic medication to prevent stomach infections.

معنی فارسی کلمه antiparasitic

: معنی antiparasitic به فارسی

ضد انگلی، به داروهایی اطلاق می‌شود که برای درمان عفونت‌های ناشی از انگل‌ها استفاده می‌شوند.