معنی فارسی antipathize
B1ضدویژگی کردن، ایجاد احساس منفی یا عدم علاقه نسبت به کسی یا چیزی.
To express or feel aversion towards someone or something.
- VERB
example
معنی(example):
آسان است که با کسی که چنین دیدگاههای رادیکالی دارد ضدویژگی احساس کنیم.
مثال:
It's easy to antipathize with someone who holds such radical views.
معنی(example):
بسیاری از افراد با بیعدالتیها در جامعه ضدویژگی احساس میکنند.
مثال:
Many people antipathize with injustices in society.
معنی فارسی کلمه antipathize
:
ضدویژگی کردن، ایجاد احساس منفی یا عدم علاقه نسبت به کسی یا چیزی.