معنی فارسی antipathogen
C2آنتیپاتوژن، عاملی که اثرات منفی باکتریها و میکروبها را خنثی میکند.
An agent that protects against pathogens or diseases.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمندان یک آنتیپاتوژن کشف کردند که میتواند با بیماریها مبارزه کند.
مثال:
The scientists discovered an antipathogen that could combat diseases.
معنی(example):
پژوهشگران تمرکز خود را بر توسعه آنتیپاتوژهای جدید گذاشتهاند.
مثال:
Researchers are focused on developing new antipathogens.
معنی فارسی کلمه antipathogen
:
آنتیپاتوژن، عاملی که اثرات منفی باکتریها و میکروبها را خنثی میکند.