معنی فارسی antiphlogistic
B2دارو یا مادهای که به کاهش یا جلوگیری از التهاب کمک میکند.
A medicine or agent that reduces or prevents inflammation.
- NOUN
example
معنی(example):
داروهای ضد التهاب تورم را کاهش میدهند.
مثال:
Antiphlogistic medicines reduce inflammation.
معنی(example):
پزشک یک داروی ضد التهاب برای کمک به درد تجویز کرد.
مثال:
The doctor prescribed an antiphlogistic to help with the pain.
معنی فارسی کلمه antiphlogistic
:
دارو یا مادهای که به کاهش یا جلوگیری از التهاب کمک میکند.