معنی فارسی antiphlogistin

B1

ماده‌ای که در درمان التهاب به کار می‌رود.

A substance used in the treatment of inflammation.

example
معنی(example):

آنتی‌فلژستین معمولاً در داروهای گیاهی استفاده می‌شود.

مثال:

Antiphlogistin is often used in herbal remedies.

معنی(example):

بسیاری معتقدند آنتی‌فلژستین می‌تواند تب را کاهش دهد.

مثال:

Many believe antiphlogistin can alleviate fever.

معنی فارسی کلمه antiphlogistin

: معنی antiphlogistin به فارسی

ماده‌ای که در درمان التهاب به کار می‌رود.