معنی فارسی antiphonally

C1

به روشی که در آن دو گروه به صورت متناوب پاسخ می‌دهند یا می‌خوانند.

In a manner where two groups respond alternately or chant.

example
معنی(example):

خوانندگان به صورت آنتی‌فونال اجرا کردند و صدای زیبایی خلق کردند.

مثال:

The singers performed antiphonally, creating a beautiful sound.

معنی(example):

آنها آیات را به‌صورت آنتی‌فونال خواندند تا تجربه را افزایش دهند.

مثال:

They recited the verses antiphonally to enhance the experience.

معنی فارسی کلمه antiphonally

: معنی antiphonally به فارسی

به روشی که در آن دو گروه به صورت متناوب پاسخ می‌دهند یا می‌خوانند.