معنی فارسی antiphoner
B2کتابی که شامل متون آنتیفونا است.
A book containing musical texts of antiphons.
- NOUN
example
معنی(example):
آنتیفونر برای کارگردان کر ضروری است.
مثال:
An antiphoner is essential for the choir director.
معنی(example):
او از آنتیفونر برای راهنمایی خوانندگان استفاده کرد.
مثال:
He used an antiphoner to guide the singers.
معنی فارسی کلمه antiphoner
:
کتابی که شامل متون آنتیفونا است.