معنی فارسی antipleuritic
B2داروهایی که برای درمان درد یا التهاب در ناحیه پلور استفاده میشوند.
Medications used to alleviate pain or inflammation in the pleura.
- NOUN
example
معنی(example):
داروی آنتیپلیکوریت به کاهش درد قفسه سینه بیمار کمک کرد.
مثال:
The antipleuritic medication helped relieve the patient's chest pain.
معنی(example):
پزشکان استفاده از داروهای آنتیپلیکوریت را برای التهاب پلور توصیه میکنند.
مثال:
Doctors recommend antipleuritic agents for pleural inflammation.
معنی فارسی کلمه antipleuritic
:
داروهایی که برای درمان درد یا التهاب در ناحیه پلور استفاده میشوند.