معنی فارسی antiplurality
B1نظریهای که به نقد تنوع بیحد و مرز میپردازد.
A theory that critiques excessive diversity or plurality in various contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
نظریههای آنتیپلاریتی بر ضد تنوع بیش از حد در سازمانها استدلال میکنند.
مثال:
Antiplurality theories argue against excessive diversification in organizations.
معنی(example):
اجرای اصول آنتیپلاریتی میتواند فرآیند تصمیمگیری را تسهیل کند.
مثال:
Implementing antiplurality principles can streamline decision-making.
معنی فارسی کلمه antiplurality
:
نظریهای که به نقد تنوع بیحد و مرز میپردازد.