معنی فارسی antipodagric
B2آنتیپوداگرینگ به داروهایی اطلاق میشود که برای درمان نقرس به کار میروند.
Pertaining to treatments or remedies that alleviate gout.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خواص آنتیپوداگرینگ این دارو حملات نقرس را کاهش میدهد.
مثال:
The antipodagric properties of this medicine reduce gout attacks.
معنی(example):
بسیاری از درمانهای آنتیپوداگرینگ بر کاهش درد مفاصل تمرکز دارند.
مثال:
Many antipodagric treatments focus on alleviating joint pain.
معنی فارسی کلمه antipodagric
:
آنتیپوداگرینگ به داروهایی اطلاق میشود که برای درمان نقرس به کار میروند.