معنی فارسی antipolygamy

B2

ضد پلورالیسم، به مجموعه قوانین یا عقایدی اطلاق می‌شود که به‏ دنبال کاهش یا ممنوع کردن چندهمسری هستند.

The opposition to or prohibition of the practice of having multiple spouses simultaneously.

example
معنی(example):

قوانین ضد پلورالیسم به هدف محافظت از حقوق افراد در یک ازدواج وضع شده‌اند.

مثال:

Antipolygamy laws aim to protect the rights of individuals in a marriage.

معنی(example):

بحث درباره ضدپلورالیسم بر روی برابری در شیوه‌های زناشویی متمرکز است.

مثال:

The discussion about antipolygamy focuses on equality in marital practices.

معنی فارسی کلمه antipolygamy

: معنی antipolygamy به فارسی

ضد پلورالیسم، به مجموعه قوانین یا عقایدی اطلاق می‌شود که به‏ دنبال کاهش یا ممنوع کردن چندهمسری هستند.