معنی فارسی antipoles
B1قطبهای مخالف، در بحثها به نظرات یا موقعیتهایی اطلاق میشود که کاملاً متضاد یکدیگر هستند.
Positions or points that are directly opposite each other, often used in discussions or geography.
- NOUN
example
معنی(example):
قطبهای مخالف یک بحث خاص بر افراطهای نظر نمایش میدهند.
مثال:
The antipoles of a certain debate illustrate the extremes of opinion.
معنی(example):
در جغرافیا، قطبهای مخالف به نقاطی اشاره دارد که در نیمکره مقابل بر روی کره زمین قرار دارند.
مثال:
In geography, antipoles refer to points that are diametrically opposite on the globe.
معنی فارسی کلمه antipoles
:
قطبهای مخالف، در بحثها به نظرات یا موقعیتهایی اطلاق میشود که کاملاً متضاد یکدیگر هستند.