معنی فارسی antipole

B1

ضد قطب، به نقطه‌ای اطلاق می‌شود که در موقعیتی کاملاً مخالف از یک نقطه دیگر قرار دارد.

The point diametrically opposite to another point.

example
معنی(example):

نقطه ضد در هندسه به نقطه ای اشاره دارد که به طور دقیق در نقطه مقابل قرار دارد.

مثال:

The antipole of a point in geometry refers to the diametrically opposite point.

معنی(example):

درک نقاط ضد در ریاضیات پیشرفته ضروری است.

مثال:

Understanding antipoles is essential in advanced mathematics.

معنی فارسی کلمه antipole

: معنی antipole به فارسی

ضد قطب، به نقطه‌ای اطلاق می‌شود که در موقعیتی کاملاً مخالف از یک نقطه دیگر قرار دارد.