معنی فارسی antipolar
B1ضد قطبی، به ویژگیها یا پدیدههایی اشاره دارد که در نواحی یا نقاطی که در قطبهای مخالف قرار دارند، مشاهده میشود.
Pertaining to characteristics or phenomena that occur at opposing poles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مناطق ضد قطب زمین به دلیل شرایط آب و هوایی شدید شناخته میشوند.
مثال:
The antipolar regions of the Earth are characterized by extreme climates.
معنی(example):
پدیدههای ضد قطبی میتوانند در جغرافیا جالب باشند.
مثال:
Antipolar phenomena can be fascinating to study in geography.
معنی فارسی کلمه antipolar
:
ضد قطبی، به ویژگیها یا پدیدههایی اشاره دارد که در نواحی یا نقاطی که در قطبهای مخالف قرار دارند، مشاهده میشود.