معنی فارسی antiprelatism
B1آنتیپرهلاتیسم، باور یا دیدگاهی است که مخالف قدرت و نفوذ پیشوایان مذهبی در حوزههای سیاسی و اجتماعی میباشد.
A belief system opposed to the influence and authority of church officials in society and governance.
- NOUN
example
معنی(example):
آنتیپرهلاتیسم باوری است علیه قدرت پیشوایان کلیسا.
مثال:
Antiprelatism is a belief against church prelates having power.
معنی(example):
در برخی جوامع، آنتیپرهلاتیسم بر تصمیمات سیاسی تأثیر میگذارد.
مثال:
In some societies, antiprelatism impacts political decisions.
معنی فارسی کلمه antiprelatism
:
آنتیپرهلاتیسم، باور یا دیدگاهی است که مخالف قدرت و نفوذ پیشوایان مذهبی در حوزههای سیاسی و اجتماعی میباشد.