معنی فارسی antipriesthood
B1مفهوم ضدکشیشی، به چالشی برای مقامات و نقشهای دینی اشاره دارد که معمولاً یک قدرت و نفوذ خاص را دارا هستند.
The concept that opposes or challenges the role and authority of priests.
- OTHER
example
معنی(example):
مفهوم ضدکشیشی چالشهایی برای مقامات دینی سنتی ایجاد میکند.
مثال:
The concept of antipriesthood challenges traditional religious authorities.
معنی(example):
در برخی فرهنگها، ایده ضدکشیشی در حال محبوبتر شدن است.
مثال:
In some cultures, the idea of antipriesthood is becoming more popular.
معنی فارسی کلمه antipriesthood
:
مفهوم ضدکشیشی، به چالشی برای مقامات و نقشهای دینی اشاره دارد که معمولاً یک قدرت و نفوذ خاص را دارا هستند.