معنی فارسی antiproductive

B1

آنتی‌پروکتیو به معنای فعالیت یا حالتی است که باعث کاهش تولید یا بهره‌وری می‌شود.

Having the effect of reducing productivity or efficiency.

example
معنی(example):

اثرهای آنتی‌پروکتیو کار اضافی می‌تواند به فرسودگی منجر شود.

مثال:

The antiproductive effects of overtime work can lead to burnout.

معنی(example):

او دریافت که عادات آنتی‌پروکتیو او بر عملکردش تأثیر می‌گذارد.

مثال:

He found that his antiproductive habits were affecting his performance.

معنی فارسی کلمه antiproductive

: معنی antiproductive به فارسی

آنتی‌پروکتیو به معنای فعالیت یا حالتی است که باعث کاهش تولید یا بهره‌وری می‌شود.