معنی فارسی antiquarianly

B1

به شیوه‌ای که به تاریخ و اشیای قدیمی ارج می‌نهد و آن‌ها را احترام می‌گذارد.

In a manner relating to antiquarians; with a focus on historical significance.

example
معنی(example):

او به طور عتیقه‌شناسانه درباره اهمیت حفظ تاریخ سخن گفت.

مثال:

He spoke antiquarianly about the importance of preserving history.

معنی(example):

موزه نمایشگاه‌هایی را به طور عتیقه‌شناسانه برگزار کرد.

مثال:

The museum displayed antiquarianly curated exhibits.

معنی فارسی کلمه antiquarianly

: معنی antiquarianly به فارسی

به شیوه‌ای که به تاریخ و اشیای قدیمی ارج می‌نهد و آن‌ها را احترام می‌گذارد.